رابطه پدر-فرزندی و مادر-فرزندی از اسرار آمیزترین روابط انسانی و، حتی بالاتر از آن، از اسرارآمیزترین روابط کل جانداران ساکن در زمین است؛ اما گاهی پدران یا مادرانی پیدا می شود که کار را از این هم عجیب تر می کنند.
اگر این معما را حل کنیم، تکلیف نصف خبر معلوم می شود: « فاصله خانه یک دانش آموز تا مدرسه اش چهار و نیم مایل است. پدری برای رساندن فرزندش به مدرسه، هر روز این مسیر را می رود و باز می گردد… حالا چرا کلا 13 مایل راه می رود؛ در حالی که باید یا 18 مایل راه برود یا 9 مایل؟». جواب قاعدتا این است که محل کار او در وسط مسیر است و حدود 2 مایل با مدرسه فرزندش فاصله دارد. در نتیجه، ما دوتا 2 مایل داریم و دوتا هم 4/5 مایل که جمعا می شود 13 مایل.
اما قصه از چه قرار است. قصه این است که مردی چینی، ساکن ایالت سیچوان در جنوب غربی چین، فرزند معلولی دارد که نزدیک ترین مدرسه ای که حاضر شده او را بپذیرد با خانه آنها 4/5 مایل فاصله دارد. پدرش هر روز صبح ساعت 5 از خواب بر می خیزد. هم صبحانه را آماده می کند و هم نهار را. بعد هم فرزندش را در زنبیلی که مخصوص او ساخته می گذارد و او را به مدرسه اش می رساند. سپس دو مایل باز می گردد تا به کار بپردازد و آخر وقت هم دوباره 2 این دو مایل را می پیماید و به سراغ پسرش می رود و او را به خانه می برد.
این مرد می گوید که بی سوادی زندگی زناشویی اش را متلاشی کرد؛ اما اکنون او نمی خواهد که فرزندش به سرنوشت او مبتلا شود… بعد از اطلاع رسانه ها از کار این فرد، حالا او پدر سال لقب گرفته است.